تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان انجمن ادبی مولانا سنگان و آدرس anjomanmolana.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
او زیکرنگی عیسی بو نداشت
وز مزاج خم عیسی .خو نداشت
وزیر حیله گر از یکرنگی سیدنا عیسی علیه السلام هیچ بویی نبرده بود و هیچ شباهتی به اخلاق و رفتار و پندار وی نداشت
مسایل السلوک
مقربان الهی همه رنگ الهی دارند متاسفانه قدرت طلبان گاها بهترین طعمه را عالم دیانت و سواستفاده معنایی میبینند
------------------------
جامهٔ صد رنگ از آن خم صفا
ساده و یکرنگ گشتی چون صب
عیسی ع چنان تصرف معنایی داشت که صاحبان عقاید مختلف هنگامی به منبع صدق و صفای ان چراغ نبوت میرسیدند
تمام اختلافها به سادگی و صداقت ویکرنگی تبدیل میگشت دقیقا مانند نور تک رنگ تک رنگ
---------------------------------------
نیست یکرنگی کزو خیزد ملال
بل مثال ماهی و آب زلال
یکرنگی انبیا و اولیا از نوع ملال انگیز ان نیست بله مانند یکرنگی و وحدت ماهی و اب هستند
مسایل السلوک
یکرنگی مردان اسمانی بر پایه عشق و محبت است زیرا مهربانی یعنی یکرنگی
مجالس الهی مملو از نور مهربانی است مهمترین ویژگی جمع خدایی تشنگی است نه ملال و خستگی
-------------------------------
گرچه در خشکی هزاران رنگهاست
ماهیان را با یبوست جنگهاست
گر چه در زمین کثرت رنگ هست اما در دریا هیچ میلی به خشکی نیست
مسایل السلوک
خشکی مراد جهان پر زرق و برق ماده است و او پر از رنگهای مادی است رنگ حرص و حسد و کینه و تمام صفات رزیله
اما ماهیان که مرادمقربان و محرمان الهی هستند فقط یک رنگ دارند انان در اقیانوس عشق و ایثار و گذشت شنا میکنند
--------------------------------------
کیست ماهی چیست دریا در مثل
تا بدان ماند ملک عز و جل
ماهی و دریا چه هستند؟ من ناچارا تمثیل بیان میکنم
الا پادشاهی خدای یگانه و مقام محرمان درگاهش به هیچ عنوان در بیان کلمات و حروف گنجایش ندارد
-----------------------
صد هزاران بحر و ماهی در وجود
سجده آرد پیش آن اکرام و جود
صدها هزار دریا و اقیانوس و ماهی های بزرگ از نهنگ تا میکروب
میبایست در مقابل ان ذات با کرامت و سخاوت سجده بندگی بجا اورند
تمثیل ایات تکوینی فقط بخاطر تفهیم بهتر موضوع است
------------------------
چند باران عطا باران شده
تا بدان آن بحر در افشان شده
دریاها و اقیانوسها از قطرات بارانی تشکیل شده اند که به امر و عطا و فضل ذاتی یگانه و بی چون
تشکیل گردیده اند
و امروز در روی کره خاکی پر از گوهر و ثروت شده و امواج خروشانش موجب شگفتی
---------------------------
چند خورشید کرم افروخته
تا که ابر و بحر جود آموخته
چه مقدار سخاوت خورشید گونه ذات الهی تابیدن گرفته و موجب پدید امدن ابرهای اسمان و خلقت اقیانوسهای بی پایان تشکیل گردیده است
--------------------
پرتو دانش زده بر خاک و طین
تا که شد دانه پذیرنده زمین
به چه میزان دانش و عقل بر کره خاکی و گل مستعد نباتی عنایت گردیده است
تا این زمین خالق و پدیداورنده و پذیرای دانه های گوناگون شده
مسایل السلوک
الحق والانصاف دید باطنی مولانا والطاف بیکران حکمت الهی بر اتدیشه ملکوتی این مرد خدا تجلی نموده
تا خالق اعجازی بزرگ در شرح و بسط ایات تکوینی شده است
هذا من فضل ربی
اللهم انی اسلک من فضلک
امین یا رب العالمین
------------------------
خاک امین و هر چه در وی کاشتی
بی خیانت جنس ان برداشتی
خاک مظهر امانت داری است و هیچگاه خیانت در امانت نکرپه هر چه در او بکاری به هیچ دخل و تصرفی بیشتر و بهتر از ان عودت میدهد
مسایل السلوک
ایات تکوینی در انجام وظیفه بهترین الگو برای انسان صاحب تکلیف هستند
انان در شریعت تعریف شده خالق از بدو خلقت تا کنون فقط انجام وظیفه نموده اند
اما اشرف مخلوقات اکثرا خلاف امر دوست به تعدی و تجاوز مشغول شدند
در حالی که نعمت بزرگ عقلانیت این هدیه بزرگ الهی در ذات انان هنرنمایی می نماید
و ما انسانها چنان گرفتار نفس گردیدم تا اینکه خداوند در قران فرمود
و اکثرهم لایعقلون
----------------------------------
این امانت زان امانت یافتست
کآفتاب عدل بر وی تافتست
صفت امانت دارای زمین هدیه است از صفت امانتی که افتاب عدالت پرور و عدالت خواه حق بر پیکره زمین تابیده است
مسایل السلوک
خداوند صفت امانت داری را به زمین عرضه کرده و او بسیار عامل بدان است و هر چیزی را به وی سپاری با اطمینان خاطر به محاظت ان می پردازد
و انسان با یقین و باور به این اصل تمام امانات خویش را به زمین میسپارد
--------------------------------------
تا نشان حق نیارد نوبهار
خاک سرها را نکرده آشکار
زمین تا امر حق را نشنود نباتات کاشته شده در وی ظاهر نگردد لذا خلقت بهار امر حق به زمین است تا امانات را اشکار نماید
لذا اسرار اشکار نگردد تا رب هستی امر ننماید
مسایل السلوک
گستره ارض خلقت امانتداری و فاش اسرار امانت فقط به امر رب العالمین است
او امر به امانت داری شده و هر گاه امر به فاش ان امانت گردد دریغ ننماید و این امر درس دیگری است از این معلم کاینات به بشر که فقط تابع امر حق باید بود
و نفس و احساس و تعصب نباید مانع قبول و اجرای فرمان گردد
--------------------------------
آن جوادی که جمادی را بداد
این خبرها وین امانت وین سداد
پروردگار سخاوتمندی که این همه دانایی و درستی و امانت داری را به زمین جامد عنایت فرموده
مر جمادی را کند فضلش خبیر
عاقلان را کرده قهر او ضریر
لطف الهی بر جمادات اثر گذاشته و انان اگاهی و دانایی را کسب نمودند
اما عاقلان و اگاهان را قهر الهی بموجب تعدی و معصیت کوردل نموده است
مسایل السلوک
ایات تکوینی همه ان وظیفه الهی که به انان تفویض گردیده با تسلیم کامل انجام میدهند
اما انسان عاقل و صاحب اندیشه الوده شهوت میشود و چشم باطنی او فاقد بصیرت میگردد
و قدرت تفکیک معروف و منکر از او سلب میگردد
-------------------------
مر جمادی را کند فضلش خبیر
عاقلان را کرده قهر او ضریر
----------------------
جان و دل را طاقت آن جوش نیست
با که گویم در جهان یک گوش نیست
مولانا با حسرت تمام از عدم درک مخاطب از ابیات ملکوتی مثنوی این بیت را فرموده
شرح بیت
دل و جانی را مشاهده نمی کنم که توانایی درک رازهای ابیات اسمانی مثنوی را درک نماید
این حقیقت را با که در میان بگذارم در حالی که حتی یک گوش باطنی و حقیقی برای دریافت معنایی ابیات وجود ندارد
در جایی دیگر فرمود
ان چه میگویم به قدر فهم توست
مردم از اندیشه فهم درست
--------------------------
هر کجا گوشی بد از وی چشم گشت
هر کجا سنگی بد از وی یشم گشت
اگر گوش حقیقی باشد به لطف بیکران او به چشم تبدیل گردد و حتی اگر دل سنگی داشته باشد اگر فضل او عنایت کرد در و مروارید گردد
مسایل السلوک
خدای متعال فاضل بندگان است بشرط رجوع حقیقی به بارگاه کرامت حق
او خریدار همه است سیاه و سپید سرخ و زرد ....با هر نژاد و ملیت فقط کافیست اراده بازگشت نماییم
او فضیل عیاض را به اقلیم عشق پذیرفت ابراهیم ادهم را مجنون جمال نمود چه رباخواران و سارقان و زناکارانی ....
که فقط صادقانه عودت بندگی نمودند و تا عرش به پرواز درامدند
بازا بازا هر انچه هستی بازا
گر کافر و گبر و بت پرستی بازا
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز ا
-------------------------
کیمیاسازست چه بود کیمیا
معجزه بخش است چه بود سیمیا
ذات الهی بهترین کیمیاگر است او قادر است وجودهای مسی را تبدیل به طلا نماید
اما کیمیا چیزی نیست چی هست؟
بلکه ذات او فقط اعجاز میکند
سیمیا که چیزی نیست
سیمبا به علمی گفته میشود که صاحب ان کارهای خارق العاده انجام دهد
لذا پروردگار هستی هر لحظه معجزه گر است
--------------------------
این ثنا گفتن ز من ترک ثناست
کین دلیل هستی و هستی خطاست
مدح و ستایش من خود در حقیقت ترک ستایش است زیرا ثنایی که در عالم هوشیاری باشد ثنا نیست بلمه خودپرستی است
مسایل السلوک
انصافا این فرمایش مولانا زیباترین بخش معرفت است
متاسفانه همه خواسته و ناخواسته گرفتار انیم
مدح و ثنایی که در عالم بیداری عقلانی باشد که ستایش نیست بلکه گرفتاری نفس است فقط میبایست هنگام مناجات با ذات مطلق فقط مجنون بود
انگاه هست که لذت و شوق بندگی احساس گردد
الا همه خودبینی و خودپرستی است در نمازی اما احساس نیازی نیست چون باور حقیقی نیست
لذا میبایست فقط دیوانه بود محو ذات و جمال قدرت مطلق
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
-----------------------
پیش هست او بباید نیست بود
چیست هستی پیش او کور و کبود
پس انسان باید در مقابل هست حقیقی نیست گردد
اخر ادعای هستی پیش ذات او جه معنایی دارد؟ چیزی غیر سیاهی و ظلمت نیست
مسایل السلوک
باور به این مطلب که فقط یک ذات وجود حقیقی داراست و مابقی فنا
( کل من علیها فان)
هر چه در هستی هست محکوم به فنا است
انسان عاقل با درک صحیح این حقیقت به معرفت درست خواهد رسید و لاغیر
و اگر ادمی به شناخت این مهم دست نیافت یقینا گرفتار نفسانیت و صفات مذموم خواهد گشت
نردبان این جهان ما و منی است
عاقبت این نردبان افتادنی است
احمق است انکه بالاتر نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست
------------------------
گر نبودی کور زو بگداختی
گرمی خورشید را بشناختی
به ادعا نیست هر کمالی دارای علاماتی است
اگر وجود انسان ناقص کور به ذات او نیست پس سوختن در عشق او کجاست
این همه تعلقات مادی برای چیست؟
مگر مدعی میتواند فقط به صرف ادعا محرم گردد
حافظ میفرماید هر صاحب معرفتی دارای اسراری است و دارای نشانه به مدعیان دروغین معرفت اسرار را بلزگو نکنید تا در غرور عدم شناخت و ادعا بمیرند
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
خورشید را یخ را اب میکند چرا که یخ انجماد خویش را عاشقانه در مسیر حرارات خورشید قرار میدهد
انسان عاشق خدا فقط میسوزد از فراق
--------------------------------
ور نبودی او کبود از تعزیت
کی فسردی همچو یخ این ناحیت
اگر این مادیت پرستی نیست پس این عزاداری در عشق مادی چیست چرا عالم ماده به سبب دوری از ذات حقیقی این همه افسرده و پریشان است؟
پس حقیقتی هست که انسان مادی بر اثر عدم معرفت و غرور خویش از فهم ان عاجز است
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 110
بازدید ماه : 327
بازدید کل : 14118
تعداد مطالب : 125
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
|
||
![]() |
![]() |
![]() |
